إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚ
در حقیقت، تو هر که را دوست داری نمیتوانی راهنمایی کنی، لیکن خداست که هر که را بخواهد راهنمایی میکند
این کلام عجیب در قران بیان شده است خطاب به رسول خدا محمد مصطفی ص میفرماید درست است که تو پیامبر خدا هستی خاتم النبین هستی اما هدایت افراد به خواهش دل تو نیست هدایت بدست ما است فکر نکن اگر کسی را دوست داشته باشی میتوانی به راه راست هدایت بکنی تا ما اراده نکنییم کسی هدایت نمیشود رسول خدا ص خیلی دوست داشت عمویش ابوجهل را به راه راست هدایت کند خیلی حرص وافسوس میخورد اما ابوجهل وهمسرش از دشمنان سرسخت رسول خدا بوند تا جایی که یک سوره از قران در باره ابوجهل وهمسرش نازل شده است که وعده عذاب به انان داده شد هنگامی که ابوجهل فوت کرد رسول خدا دید در عالم برزخ گرفتار ومعذب است تمام هفته معذب است هر دو شنبه از عذاب او اندکی کم میشود این سوال را از جبرئیل پرسید چرا روزهای دوشنبه عذاب او کم میشود جبرئیل فرمود هنگامی که تو متولد شدی از خوشحالی تولد تو که برادر زاده او بودی یک گوسفند مژدگانی داد لذا عذاب او در این روز کم میشود حضرت نوح با اینکه یک پیامبر اولاعزم بود نتواست فرزندش را هدایت کند حضرت ابراهیم نتواست پدرش را که بت میساخت هدایت بکند حضرت لوط نتوانست زنش را به راه راست هدایت کند لذا هدایت بدست خداست اگر دیدی نماز میخوانی قران میخوانی خیر خواه مردم هستی سودت به مردم میرساند مردم از دست تو در امان هستند این لطف خداست که هدایت ترا خواسته است وبر این امر شاکر باش
گر خدا خواهد که غفاری کند
میل بنده جانب زاری کند
عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم؛
بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری !
بعد از چند روز به دوستی
بعد از چند ماه به همکاری
بعد از چند سال به همسایه ای …
اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم !
دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر آنچه می بایست را به او ببخشیم.
او که یگانه است و شایسته …
زندگی خوب
تعریف زندگی خوب ساده نیست.
چنانکه میتوان گفت یکی از بحثهای همیشگی دانشمندان و اندیشمندان در طول تاریخ، ویژگی های یک زندگی خوب بوده است.
از سوی دیگر، نمیتوانیم به خاطر دشوار بودن تعریف زندگی خوب، بحث دربارهی آن را کنار بگذاریم و به عواملی که یک زندگی خوب را میسازند فکر نکنیم.
قاعدتاً هر چقدر این عوامل را بهتر بشناسیم، میتوانیم راحتتر به سمت بهبود کیفیت زندگی خود گام برداریم.
اصطلاحات متعددی در میان روانشناسان برای توصیف «زندگی خوب» بهکار میرود که یکی از آنها Well-being است (این اصطلاح را در ادبیات رسمی و دانشگاهی، معمولاً به صورت بهزیستی ترجمه میکنند).
کافی است کمی دربارهی Well-being جستجو کنید تا ببینید که بسیاری از دانشمندان و متفکران، به شکلهای مختلف به آن پرداختهاند. یکی از مطالعات شناختهشده در این زمینه، توسط ریف و سینگر (Ryff & Singer) انجام شده که در آن کوشیدهاند ویژگی های زندگی خوب را با مراجعه به آراء اندیشمندانی مانند ارسطو، گوردون آلپورت، ویکتور فرانکل، آبراهام مزلو، کارل راجرز، یاهودا و یونگ بررسی کرده و طبقهبندی کنند (+).
آنها بر همین اساس، پرسشنامهای برای سنجش شاخص PWB (مخفف Personal Well-being) نیز طراحی کردهاند که در پایان همین درس، به آن میپردازیم.
ریف و سینگر پس از بررسی نظریههای اندیشمندان مختلف و ترکیب آنها، در نهایت یک مدل شش بخشی را برای بهزیستی پیشنهاد کردهاند:
در اینجا هر یک از این فاکتورها را در چند جمله به شکل مختصر توضیح میدهیم و سپس به سراغ پرسشنامهی PWB میرویم. بررسی دقیقتر پرسشهای مطرح شده در پرسشنامه هم کمک خواهد کرد تا تصویر شفافتری از این فاکتورهای ششگانه در ذهنتان شکل بگیرد.
پذیرش خود (Self-Acceptance) به این معنا که اقدامها، انگیزهها و احساسات خود را بشناسیم و درک کنیم و مهمتر از آن: «بپذیریم».
نکتهی حائز اهمیت آن است که پذیرش خویشتن، به ضعفها و جنبههای منفی هم توجه دارد. به این شکل که علاوه بر دستاوردها و موفقیتها و نقاط قوت و ویژگیهای مثبت، بپذیریم که ویژگیهای منفی و ضعفها و شکستهایی هم داشته و داریم و هویت ما، حاصل ترکیب همهی این عوامل مثبت و منفی است.
بنابراین میتوان گفت پذیرش خود در اینجا به نوعی به معنای کنار آمدن با خویشتن است و میتوان آن را بسیار نزدیک به مفهوم عزت نفس دانست.
[ درس مرتبط: عزت نفس چیست؟ ]
رابطهی مثبت با دیگران (Positive Relations with Others) به معنای توانایی ایجاد رابطههای دوستانه، صمیمانه و عاطفیِ عمیق مبتنی بر محبت و همدلی است.
ما در درس حمایت اجتماعی به تفصیل به این بحث پرداختهایم و توضیح دادهایم که رابطههای مثبت و سازنده، میتوانند کارکردهای بسیاری در زندگی ما داشته باشند. بنابراین دوباره آن مطالب را در اینجا تکرار نمیکنیم.
[ درس مرتبط: حمایت اجتماعی چیست؟ ]
رشد شخصی (Personal Growth) نیاز به توضیح چندانی ندارد. تقریباً تمام آنچه امروزه به عنوان «توسعهی فردی» مطرح میشود، زیرمجموعهی این مولفه قرار میگیرد.
میدانیم که توجه به رشد شخصی، جایگاه ویژهای در ادبیات روانشناسی دارد و روانشناسان بسیاری به آن پرداختهاند.
از جملهی این روانشناسان میتوان به آبراهام مزلو اشاره کرد که خودشکوفایی را در رأس هرم نیازهای انسان قرار داده است و در توصیف خودشکوفایی میگوید: «یکی از ویژگیهای افراد خودشکوفا این است که میکوشند پتانسیلهای خود را به توانمندیهای واقعی مبدل کنند.»
زندگی هدفمند (Purpose in Life) هم از جمله موضوعاتی است که بیشتر نظریهپردازان کیفیت زندگی به آن پرداختهاند.
احساس اینکه «زندگی من معنا و هدفی دارد» باعث میشود که فرد، در راستای محقق کردن آن معنا و دستیابی «مأموریتی که برای خود تعریف میکند» تلاش کند.
این حرف را به زبانهای مختلف از بزرگان و اندیشمندان شنیدهایم که انسانها عمق زندگی را زمانی تجربه میکنند که برای چیزی بزرگتر از «خودشان و روزمرگیهایشان» تلاش کنند.
به همین علت است که معمولاً بخشی از برنامههای توسعهی فردی به کشف رسالت شخصی اختصاص پیدا میکند.
تسلط بر محیط (Environmental Mastery) به این معناست که فرد بخواهد و بتواند محیط خود را (از محل و سبک زندگی تا دوستان و اطرافیان) بر اساس آنچه خود میخواهد بچیند و طراحی کند.
بخش مهمی از این فاکتور به این ویژگی باز میگردد که فرد دارای مرکز کنترل درونی باشد. بخش دیگر هم به اینکه ابتکار عمل داشته باشد و در برابر وضعیت زندگیاش، موضع منفعل نگیرد.
ضعف در برنامه ریزی و نظم شخصی هم میتواند یکی از علتهای کاهش تسلط ما بر محیط و زندگیمان باشد.
البته قرار نیست همهی ما در همهی لحظات احساس کنیم که بر محیط، مسلط هستیم. هر انسانی ممکن است در لحظاتی احساس کند که «سوار بر رویدادها» نیست و این «رویدادها هستند که سوار او شدهاند.»
اما اگر حس دائمی ما این باشد که کنترل محیط از دستمان خارج شده، یکی از پایههای زندگی خوب را از دست دادهایم.
خودمختاری (Autonomy) به این اشاره دارد که فرد به سطحی از بلوغ برسد که دیگر نیازمند تأیید دیگران نباشد و بتواند بر اساس اصول و ارزشهایی که خود دوست دارد و میپسندد زندگی کند.
این خودمختاری کمک میکند که هر فردی به تدریج، لذت «اصالت» را نیز تجربه کند و لذت زندگیِ رها از تحمیل محیطی را بچشد.
بخشی از این خودمختاری به شرایطی فرهنگی و محیطی باز میگردد و اینکه عرف جامعه تا چه حد این «فردیت» را میپسندد و تحمل میکند. اما بخش دیگری هم به ویژگیهای خود فرد ربط دارد. اینکه آیا برای خود چنین حقی قائل است که متفاوت از اکثریت بیندیشد و زندگی کند؟
زندگی خوب
فشارهای اجتماعی کم و بیش در زندگی همه ما وجود دارد اما شما اجازه ندهید که بایدها و نبایدها به طور مداوم در ذهنیت شما آزارتان دهد.
.
افراد منفی کم و بیش در زندگی هر فردی وجود دارند و یکی از راههای داشتن زندگی خوب اجتناب از اینگونه افراد است.
.
نیازی نیست مدام با خودتان این جمله را که: من خیلی قدیمی هستم را مرور کنید. به جای آن کمی اطلاعات و روند زندگی خود را به روز کنید.
اجازه ندهید ایدهها و افکار شما کهنه و پوسیده شوند. یکی از ساده ترین راههای زندگی خوب این است که کمی نو تر فکر کنید و زندگی خود را جدیدتر پیش ببرید.
یوگا فقط یک ورزش نیست. شما برای رشد و تعالی ذهن خود از کودکی نیاز به بازی دارید. اگر میخواهید کیفیت رفتارهای اجتماعی و سلامتی جسمتان تضمین شود حتما یوگا کار کنید.
صرفه جویی یکی از مهمترین مواردی است که اگر درست انجام نشود بی شک در آینده پشیمانی به بار خواهد آورد.
صرفه جویی اقتصادی را در زندگی به خصوص در سنین جوانی بیشتر رعایت کنید. تا زمانی که نیاز به آن داشتید بتوانید با مدیریت دقیق وضعیت اقتصادی خودتان را کنترل کنید.
این شرط از مهمترین عواملی است که میتواند یک زندگی خوب با روالی قابل قبول را برای شما تضمین کند!
هیچ کس نیست که سفر رفتن را دوست نداشته باشد. با بالا رفتن سن سفر رفتن برای افراد مشکل تر خواهد شد.
سعی کنید تا جوان هستید جهان را نوک انگشتان خود قرار دهید و تجربیات زیاد کسب کنید.
سفر علاوه بر انرژی مضاعفی که به شما میدهد میتواند تجربیات زیادی را برای زندگی به دست بیاورد. سفر کردن یکی از راههای زندگی خوب است که باید حتما ان را امتحان کنید.
یکی از راههای زندگی خوب این است که با اشتیاق علایقتان را پیدا کنید و به دنبال رویاهایتان بروید. بدون شک معنا و مفهوم زندگی را با این کار پیدا خواهید کرد.
از کارهایی که دوست ندارید انجام دهید دوری کنید
منظورم اینست که برای تجربه یک زندگی خوب و شاد همه چیز را همانگونه که هست قبول کنید. خودتان را همین گونه که هستید قبول کنید و به خودتان افتخار کنید.
اطرافیانتان را با تمام ویژگیهای خوب و بدشان بپذیرید. حوادث و اتفاقات زندگی و همه چیز اطرافتان را بپذیرید. شما باید درک کنید که این بهترین چیزی است که در حال حاضر وجود دارد و خودتان را به دستهای قوی و پر از رحمت خداوند عالمیان بسپارید. همه چیز ممکن است بهتر از اکنون شود اما شما در این لحظه هستید و هرگاه آینده فرا رسید به آنها فکر کنید.
مقایسه کردن به شادی شما لطمات زیادی وارد میکند. زمانی که اعتماد به نفس شما از بین برود تصمیم به قیاس خود با دیگران میگیرید و این امر سبب میشود تا نسبت به خلق و خوی خودتان احساس رضایت مندی نداشته باشید.
به جای اینکه خود را با دیگران مقایسه کنید به خودتان رجوع کنید و دلایلی بیابید تا کمتر به مقایسه بپردازید. این کار سبب میشود اعتماد به نفس بالاتری داشته و کمتر خودتان را در برابر دیگران پایین بکشید.
روان شناسان میگویند: ” افراد ناراضی در یک دنیای کوچک زنگی میکنند و همیشه بر این باورند که خوشبختی آنان کافی نیست. مردم شاد در دنیای بزرگی زندگی میکنند و خوشبختی با آنها فاصله زیادی دارد ولی همواره آنان حس خوشبختی دارند. ”
خوشحال کردن دیگران بی شک شما را تا حد زیادی خوشحال خواهد کرد. این کار را هر چندی یکبار انجام دهید تا هم دیگران را خشنود کرده و هم به خودتان حس خوبی منتقل کنید.
حتی زمانی که احساس میکنید همه چیز رو به انحطاط و سختی است، از خداوند سپاسگزار باشید. بیشتر افراد شاد، خوشحالی خود را مدیون شکرگزاریهایشان هستند، مخصوصا زمانی که در مرحله سختی سپری میکنند.
این مسئله به شما کمک میکند دید بهتری به مسائل اطرافتان داشته باشید و کمتر رنج بکشید. همیشه مسائل مثبتی در اطراف شما وجود دارد که شما بابت آنها خشنود و شادمان باشید.
پس سپاسگزار باشید تا بتوانید از آنها بهتر و بهتر بهره مند شوید.
انسانهای شادمان همیشه میدانند که مهربانی مسبب شادی درونی است. هر کاری که از دستتان بر میآید انجام دهید هر چند کوچک و کوتاه باشد.
حتی کمک کردن به اعضای خانواده، یک دوست و حتی یک غریبه حس شادی و داشتن یک زندگی خوب بسیاری برای شما به ارمغان خواهد آورد.
یک ضرب المثل قدیمی هست که میگوید: «کشتی برای دریا ساخته شده نه برای ساحل »
درست زمانی که هیچ درد سر و مشکلی در زندگی ندارید همان زمان آماده برای رفتن به مرحله سخت تر هستید.
اگر از آن دسته آدمهایی هستید که بر روی یک پله ایستاده اید و از رفتن به پله بالاتر میترسید، پس بدانید که هیچ وقت پیشرفت نخواهید کرد.
بعضی از مراحل زندگی سخت و دشوار هستند ولی از ورود به این مراحل ترسی نداشته باشید. رمز رشد و تعالی انسانها کمی جسارت است.
انتخاب شغل مورد علاقه در شادمانی شما بسیار دخیل است و یکی از راههای داشتن زندگی خوب است.
شما نیاز به یک دوست که مدام از شما حمایت کند ندارید. ولی بی شک دوستانی با افکار منفی، مانع خوشبختی شما خواهند بود. لطفا در دایره دوستانتان آنهایی که رویاها و افکار شما را به تمسخر میگیرند خط بزنید.
دوستان کمتر ولی مثبت تر داشته باشید. آنها مشوق شادمانی شما خواهند بود اگر شما در انتخاب دوستانتان دقت بیشتری به کار ببرید.
منظم که باشید بسیار آرامش خواهید داشت. شاید شما بگویید که من یک کارمند هستم و معمولا هر روز صبح با عجله از خانه خارج میشوم و فرصت منظم کردن خانه را ندارم!
زندگی کوتاه است و این به شما بستگی دارد که تا چه اندازه طعم آن را شیرین کنید.
من از حوادث زندگی لذت میبرم؛ مهم نیست که این حوادث خوب یا بد باشند. مهم این است که من زنده هستم و زندگی را لمس میکنم.
از آن جایی که زندگی کردن یک تجربه است، هر آن قدر که بیشتر تجربهاش کنی، زیباییهای بیشتری از آن را درک کردهای
زندگی هدیهای است که آزادی، زینت بخش آن خواهد بود. با هر طلوع خورشید، شانس دوبارهای برای معنا بخشیدن به زندگی خود می یابید.
برای زیبا زندگی نکردن،
کوتاهی عمر را بهانه نکن..
عمر کوتاه نیست…
ما کوتاهی می کنیم!!
زندگی ، لحظه به لحظه ش غنیـــمته، فرصـــته، شانسه ، عشقـــه … ساده ازش نگذر
زندگی زیباست!
برچسب : نویسنده : 24526a بازدید : 71