نظریه سایه

ساخت وبلاگ

<a href='/last-search/?q=سایه'>سایه</a> یا ناخودآگاهی شخصیت سعدی - YouTube

shadow(سایه- )

سایه قدرتمندترین کهن الگویی است که یونگ معرفی کرده است. این کهن الگو غرایز بنیادی و ابتدایی را شامل میشود و به همین خاطر نسبت به کهن الگوهای دیگرریشه ی عمیق تری دارد. رفتارهایی که جامعه غیر اخالقی میداند در سایه قرار دارد .از سویی دیگر یونگ بر آن است » سایه نه تنها منبع شیطانی است، بلکه منبع نشاط،خودجوشی، خالقیت و هیجان نیز هست؛ بنابراین اگر سایه به طور کامل منع شود، روان کسل و بی روح خواهد بود».)شولتز:1385،11۷ )از سوی دیگر اگر سایه به طور کامل منع شود، نه تنها شخصیت بی روح و یکنواخت میشود بلکه شخص با این احتمال که سایه شورش کند، مواجه خواهد ش« زمانی که غرایز حیوانی بازداری میشوند، ناپدید نمیگردند، بلکه خفته می مانند و منتظر یک بحران یا ضعف در من میشوند تا بتوانند کنترل را به دست بگیرند. هنگامی که این اتفاق میافتد شخص تحت سلطه ی ناهشیار قرار میگیرد».)همان( یونگ میگوید: «در بیشتر مردم، طرف تیره و منفی در ناخودآگاه میماند و من خویشتن همواره با سایه در ستیز است.» )یونگ، 8۷ 13: 1۷5 ( یونگ بر آن است: »سایه تنها از کاستیها شکل نمیگیرد و لزوما همواره رقیب ما نیست در واقع سایه درست همانند هر موجود بشری است که ما با وی زندگی میکنیم و باید دوستش بداریم منتها بسته به شرایط گاهی با او کنار میآییم و گاهی در برابرش می ایستیم. سایه تنها زمانی دشمن میشود که یا نادیده گرفته شود یا به درستی درک نشود.

-نقد و بررسی شعر سعدی از منظر کهن الگوی یونگ حضور کهن الگوها و نمادهای اسطوره ای در هر متن ادبی سبب میشود پنداره های ازلیِ موجود در ذهن و اندیشة مؤلف به شیوه ای هنرمندانه در دنیـای ادبـیِ خواننـده ملمـوس و حاضر شود. به اعتقاد یونگ طرح نظریه ی تفرد، نحوه ی بزرگ شدن روانی فرد را در پیوند با کهن الگوهایی چون سایه، نقاب و مادینه روان)آنیما(شرح می دهد .در آثار سعدی با چهره های متنوعی از سعدی روبه روییم. میتوان این چهره های متنوع سعدی را از دیدگاه نقد کهن الگویی این گونه گزارش کرد که سعدی در برهه های مختلف زندگی در حال کشف جنبه هایی از روان خویش بوده است و به نوعی شعر سعدی میتواند گزارش فرایند بازشناسی روانش به حساب آید. مهم ترین کهن الگوهایی که در آثار سعدی بازتاب دارند سایه، نقاب و آنیما یا مادینه روانند. این سه کهن الگو جزو ساختار روان آدمیاند و آدمی آنها را به ارث برده است. در شعر سعدی فرافکنی نمادین این کهن الگوها از بخشهای جذاب در خوانش آثار او به شمار میآید. در این مجال با ذکر شعری از باب چهارم بوستان درباب تواضع بر بروی نقاب، سایه و آنیما در شعر سعدی تامل خواهیم کرد.

بزرگی هنرمند آفاق بود

غلامش نکوهیده اخلاق بود

از این خفرگی موی کالیده‌ای

بدی، سرکه در روی مالیده‌ای

چو ثعبانش آلوده دندان به زهر

گرو برده از زشت رویان شهر

مدامش به روی آب چشم سبل

دویدی ز بوی پیاز بغل

گره وقت پختن بر ابرو زدی

چو پختند با خواجه زانو زدی

دمادم به نان خوردنش هم نشست

و گر مردی آبش ندادی به دست

نه گفت اندر او کار کردی نه چوب

شب و روز از او خانه در کند و کوب

گهی خار و خس در ره انداختی

گهی ماکیان در چه انداختی

ز سیماش وحشت فراز آمدی

نرفتی به کاری که باز آمدی

کسی گفت از این بندهٔ بد خصال

چه خواهی؟ ادب ، یا هنر، یا جمال؟

نیرزد وجودی بدین ناخوشی

که جورش پسندی و بارش کشی

منت بندهٔ خوب و نیکو سیر

به دست آرم، این را به نخاس بر

و گر یک پشیز آورد سر مپیچ

گران است اگر راست خواهی به هیچ

شنید این سخن مرد نیکو نهاد

بخندید کای یار فرخ نژاد

بد است این پسر طبع و خویش ولیک

مرا زاو طبیعت شود خوی نیک

چو زاو کرده باشم تحمل بسی

توانم جفا بردن از هر کسی

تحمل چو زهرت نماید نخست

ولی شهد گردد چو در طبع رست

زندگینامه کارل گوستاو یونگ از کودکی تا آشنایی با فروید بزرگ و اختلاف ...| جادوی باور » جادوی باور

الله❤

کارل گوستاو یونگ

تولد کارل یونگ

کارل یونگ در سال ۱۸۷۵ میلادی در سوئیس به دنیا آمد.

شرایط خانوادگی

کارل یونگ در خانواده ای مذهبی که شامل نه کشیش (پدر و هشت عمویش) بود متولد شد.مادر او، قدرتمندتر از پدرش بود اما بی ثباتی هیجانی داشت. پدر و مادر او مدام با هم درگیری داشتند و همین باعث می شد او ساعت ها با عروسک چوبی خود در اتاق شیروانی به تنهایی بازی کند. وی در ۹ سالگی صاحب خواهری شد اما این موضوع، کمکی به رفع تنهایی او نکرد.

تنهایی کارل یونگ باعث شد که وی در نظریه خود نیز به جای ارتباط با دیگران به رشد درونی و درون گرایی تاکید کند.

رویای ناخودآگاه : سرآغازی برای توجه به ناخودآگاه جمعی

یونگ در کودکی رویایی دید که خود را مشغول حفر کردن چاهی دید که فسیل حیوانات پیش از تاریخ را از آن بیرون می کشید. این رویا توجه او را جلب کرد و باعث شد بعد از گذراندن اجباری مدرسه و انتخاب رشته پزشکی در دانشگاه بازل به روانپزشکی روی آورد تا بتواند کنجکاوی های خود را دنبال کند. این رویا مشابه همان چیزی بود که بعدا تحت عنوان ناخودآگاه جمعی مطرح شد.

دوران تحصیلی کارل یونگ

کارل یونگ از رفتن به مدرسه و صرف مطالعات رسمی، بیزار بود و حتی به بهانه بیماری شش ماه به مدرسه نرفت. اما به دلیل نگرانی پدر در مورد آینده اش به اجبار تحصیل در مدرسه را ادامه داد. در عوض وی به بررسی مواردی علاقه داشت که کنجکاوی او را برمی انگیخت. رویاهای وی، خیال پردازی هایش در تنهایی و مسائل مذهبی از مواردی بودند که توجه او را به خود جلب کرده بودند.

انتخاب تخصص روانپزشکی توسط یونگ

کارل یونگ در دانشگاه بازل و رشته پزشکی به تحصیل خود ادامه داد. وی در این رشته، تخصص روانپزشکی را برگزید. چرا که تحصیل در رشته روانپزشکی می توانست به او فرصتی برای بررسی موارد مورد علاقه اش را بدهد.

او در سال ۱۹۰۲ با تز خود که روی موضوع روانشناسی و آسیب شناسی پدیده های پنهانی (occult phenomena) انجام شده بود، فارغ التحصیل شد.

کارل یونگ در سال ۱۹۰۰ در بیمارستان روانی زوریخ با سرپرستی بلویلر مشغول به کار و سپس مشغول به تدریس در دانشگاه زوریخ شد. همچنین وی از سال ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۳به عنوان سخنران روانپزشکی در این دانشگاه، فعالیت می کرد.

ارتباط کارل یونگ با فروید

یونگ در ۳۲ سالگی با فروید آشنا شد و از شاگردان مطیع فروید بود. به طوری که فروید، وی را پسر میراث دار نظریه خود نامید. اما بعدها با بعضی مفاهیم نظریه فروید مخالفت کرد.

یکی از مواردی که کارل یونگ با آن مخالفت کرد در متن منتشر شده از وی مبنی بر زیر سوال بردن تاکید فروید بر مسائل جنسی و عقده ادیپ هویدا شد. این موضوع باعث ایجاد اختلاف زیادی بین یونگ و فروید شد. در نهایت وی با مطرح کردن نظریه ی جدید خود تحت عنوان روانشناسی تحلیلی، مسیر خود را از فروید کاملا جدا کرد.

یونگ و فروید

یونگ با زیر سوال بردن مفاهیم فروید، خود را از او جدا کرد و نظریه روانشناسی تحلیلی را به وجود آورد.

وجود بی ثباتی هیجانی در شخصیت کارل یونگ

بی ثباتی هیجانی که در شخصیت یونگ و همچنین در گذشته در شخصیت مادر وی مشهود بود باعث شد که او دو شخصیت را برای افراد قائل باشد: شخصیت شماره ۱و شخصیت شماره ۲. مثلا برون گرایی در سال های پیش از میانسالی را به شخصیت شماره ۱ و درون گرایی در سال های میانسالی به بعد را به شخصیت شماره ۲ نسبت داد.

اختلال روانی یونگ و مقابله وی با آن

همچنین کارل یونگ در ۳۸ سالگی دچار اختلال روانی شد. به گونه ای که گاهی فکر میکرد که ارتباطش با دنیای واقعی قطع شده است. اختلال روانی او به اندازه ای آزاردهنده بودکه حتی تپانچه ای زیر بالش خود قرار داده بود تا در صورت ناامیدی کامل از حل مشکلش، خودش را خلاص کند.

اما بررسی رویاها و ناخودآگاهش به او کمک کرد که از این وضعیت خلاص شود. به همین دلیل برای درمان بیماران خود نیز از تحلیل رویا و بخش ناخودآگاه ذهن به عنوان یکی از روش های درمانی بهره جست.

پایان زندگی

کارل یونگ در سال ۱۹۶۱ در سن ۸۶ سالگی درگذشت.

سخنان کارل گوستاو یونگ (متن، نقل قول و جملات آموزنده از فیلسوف و روانشناس معروف)

25 جملات معروف کارل یونگ (ناب و کوتاه)

جملات کارل گوستاو یونگ | صفحه 13 از 17 | مجله تخصصی روانشناسی بهداشت روان

 بنام مولا...<div class=ما را در سایت بنام مولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 24526a بازدید : 51 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 21:01

خبرنامه