بنده حقیر ومسکین هر ماه شعبان از این مناجات لذت میبرم هرچند گلچین دعای شعبانیه است اما دعای بسیار عالی بین بنده وخدا همین دعا است
دعای مناجات شعبانیه
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست
الهی ربی سیدی مولای وَاسْمَعْ دُعائِی إِذا دَعَوْتُکَ و شنوای دعایم باش آنگاه که می خوانمت
وَاسْمَعْ نِدائِی إِذا نادَیْتُکَ و صدایم را بشنو گاهی که صدایت میکنم
وَأَقْبِلْ عَلَیَّ إِذا ناجَیْتُکَ و به من توجّه کن هنگامیکه با تو مناجات می نمایم
فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ همانا بهسوی تو گریختم
وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ ، مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ و در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستادم
راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابِی پاداشی را که نزد توست امیدوارم
وَتَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی ، وَتَخْبُرُ حاجَتِی آنچه را که در درون دارم میدانی، بر حاجتم خبر داری
وَتَعْرِفُ ضَمِیرِی نهانم را میشناسی
وَلَا یَخْفی عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَمَثْوایَ کار بازگشت به آخرت و خانه ابدیام بر تو پوشیده نیست
وَبِیَدِکَ لَابِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتِی وَنَقْصِی وَنَفْعِی وَضَرِّی و تنها به دست توست نه به دست غیر تو، فزونی و کاستی ام و سود و زیانم
إِلهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی ؟خدایا! اگر محرومم کنی پس کیست آنکه به من روزی دهد؟
وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی و اگر خوارم سازی پس کیست آنکه به من یاری رساند
إِلهِی أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَحُلُولِ سَخَطِکَ خدایا! به تو پناه میآورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت
إِلهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَماتِی خدایا نیکی ات بر من در روزهای زندگی ام پیوسته بود، پس نیکی خویش را در هنگام مرگم از من قطع مکن
إِلهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیا وَأَنَا أَحْوَجُ إِلی سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْری خدایا گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی که بر پوشاندن آن ها در آخرت محتاج ترم
فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلی رُؤُوسِ الْأَشْهادِ پس مرا در قیامت در برابر دیدگان مردم رسوا مکن
إِلهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی ، وَعَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی خدایا جود تو آرزویم را گسترده ساخت و عفو تو از عمل من برتری گرفت
إِلهِی فَسُرَّنِی بِلِقائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبادِکَ بار خدایا، روزی که در آن میان بندگانت حکم می کنی، مرا به دیدارت خوشحال کن.
إِلهِی اعْتِذارِی إِلَیْکَ خدایا عذرخواهی میکنم من از پیشگاهت
فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ پس عذرم را بپذیر ای کریم ترین کسی که بدکاران از او پوزش خواستند
إِلهِی لَاتَرُدَّ حاجَتِی ، وَلَا تُخَیِّبْ طَمَعِی خدایا، حاجتم را برمگردان و طمعم را قرین نومیدی مساز
وَلَا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجائِی وَأَمَلِی و امید و آرزویم را از خود مَبُر.
إِلهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دائِماً سَرْمَداًخدایا تو را سپاس، سپاسی ابدی و جاودانه، همیشگی و بی پایان
یَزِیدُ وَلَا یَبِیدُ کَما تُحِبُّ وَتَرْضی سپاسی که افزون شود و نابود نگردد، آن گونه که پسندی و خشنود گردی
إِلهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ خدایا، اگر مرا بر جرمم بگیری، من نیز تو را به عفوت بگیرم
وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ و اگر به گناهانم بنگری، جز به آمرزشت ننگرم
وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَها أَنِّی أُحِبُّکَ و اگر مرا وارد دوزخ کنی، به اهل آن آگاهی دهم که تو را دوست دارم
إِلهِی إِنْ دَعانِی إِلَی النَّارِ عَظِیمُ عِقابِکَ خدایا، اگر بزرگی مجازاتت مرا بهسوی آتش فرا خوانده
فَقَدْ دَعانِی إِلَی الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوابِکَ هرآینه ثواب برجسته ات مرا بهسوی بهشت خوانده است
إِلهِی فَلَکَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْکَ أَبْتَهِلُ وَأَرْغَبُ خدایا، از تو درخواست میکنم و به پیشگاهت زاری نموده و رغبت میورزم
وَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و از تو میخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی
وَأَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ َ و مرا از کسانی قرار دهی که ذکرت را همواره بر زبان دارند
وَلَا یَنْقُضُ عَهْدَکَ و پیمانت را نمی شکنند
وَلَا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ و از سپاست غافل نمی شوند
وَلَا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِک و فرمانت را سبک نمی شمارند
یَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ ای دارای بزرگی و بزرگواری
وَصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ رَسُو لِهِ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً و درود خدا و سلام بسیار او بر محمّد فرستادهاش و برخاندان پاکش باد
شمایل علی بن ابیطالب، اثر هاکوپ هوناتانیان
هاکوپ مگردومی هوناتانیان (ارمنی: زاده ۱۸۰۹، تفلیس - درگذشته ۱۸۸۱، تهران)، ملقب به «رافائل تفلیس»،[۱] بنیانگذار مکتب مدرن هنر نقاشی ارمنی و از استادان نگارگری، چهرهپردازی و صورتگری بود.
بنا بر روایتی زمانی که نقاش در تبریز زندگی میکردهاست، خوابنما میشود و سپس شمایل حضرت علی را میکشد. استاد یحیی ذکا این نقاشی را یکی از اولین آثار موجود هاکوپ در ایران میداند. در این نقاشی علی ابن ابی طالب قبای قهوهای بر تن و دستاری سبز بر سر دارد. دست راست خود را بر روی غلاف شمشیر قرار داده، در دست دیگر تسبیحی گرفتهاست و بر روی حصیری که روی تخت انداخته شده نشستهاست. نقاش تحت تأثیر نقاشی ارمنی و کلیسایی مسیحی دو فرشته که بالای سر امام حلقهٔ گلی را نگه داشتهاند کشیدهاست.
علاوه بر هاله نور دور سر، چشمی نورانی از آسمان پرتو خود را بر سر امام ساطع میکند. بخش بالای شمایل دارای قوس تزیینی است که دور تا دور نقاشی را فراگرفته. این اثر در اندازه ۱۰۳×۷۲ سانتیمتر، بدون تاریخ و امضا در گنجینه هنرهای تزئینی اصفهان به شمارهٔ ۶۰۸ نگهداری میشود. به نظر میرسد این اثر متعلق به شمایل خانه ناصرالدین شاه بوده و پس از مرگ او به دست حاجی محتشم السلطنه میرسد. وجود تابلویی با ابعاد کوچکتر از این اثر با قاب زرین الماس نشان در موزه جواهرات ملی ایران دلیل ارتباط این دو اثر با دربار ناصریست
ماه شعبان ازدیدگاه علی ع
حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام در روز اوّل شعبانى گذشت به جماعتى که در مسجدى نشسته بودند و در امر قَدَرْ و امثال آن گفتگو مى کردند و بلند شده بود صداهاى ایشان و سخت شده بود لجاجت و جدال ایشان پس حضرت ایستاد و بر ایشان سلام کرد آنها جواب سلام دادند و براى آن جناب برخاستند و خواهش کردند که نزد ایشان بنشیند آن حضرت به ایشان اعتنایى نکرد و فرمود اى گروهى که سخن مى گویید در چیزى که نفع نمى رساند آیا ندانستید که خداى تعالى را بندگانیست که ساکت کرده ایشان را خوف بدون آنکه عاجز باشند از گفتن یا لال باشند بلکه ایشان هرگاه به خاطر آرند عظمت خداوند را شکسته مى شود زبانهایشان و کنده مى شود دلهایشان و مى رود عقلهاى شان و مبهوت مى شوند به جهت اِعْزاز و اِجلال و اعظام خداوند پس هرگاه به خود آمدند از این حالت رو مى آورند بسوى خدا به کردارهاى پاکیزه مى شمرند نَفْسهاى خود را با ستمکاران و خطاکاران و حال آنکه ایشان منزّهند از تقصیر و تفریط مگر آنکه ایشان راضى نمى شوند براى خدا به کردار اندک و بسیار نمى شمرند براى او عمل زیاد را و پیوسته مشغولند به اعمال پس ایشان چنانند که هر وقت نظر کنى به ایشان ایستادگانند به عبادت ترسان و هراسان در بیم و اضطرابند پس کجائید شما از ایشان اى گروه تازه کارها آیا ندانستید که داناترین مردم به قَدَرْ ساکت ترین ایشانند از آن و اینکه جاهلترین مردم به قَدَرْ سخنگوترین ایشانند در او .
اى گروه تازه کارها امروز غُرّه شعبان کریم است نامیده است او را پروردگار ما شعبان به جهت پراکنده شدن خیرات به تحقیق که باز کرده پروردگار شما در او درهاى حسنات خود را و جلوه داده به شما قصرها و خیرات او را به قیمت ارزانى و کارهاى آسانى پس بخرید آن را و جلوه داده براى شما ابلیس لعین شُعَبهاى شرور و بلاهاى خود را و شما پیوسته مى کوشید در گمراهى و طغیان و متَمَّسِک مى شوید به شعبهاى ابلیس و رُو مى گردانید از شعبهاى خیرات که باز شده براى شما درهاى او و این غُرّه ماه شعبان است و شعبهاى خیرات او نماز است و روزه و زکات و امر به معروف و نهى از منکر و بِرّ والدین و خویشان و همسایگان و اصلاح ذات الْبَینِ و صدقه بر فقراء و مساکین بر خود کلفت مى دهید چیزى را که برداشته شده از شما یعنى امر قضا و قدر و چیزى که نهى کرده شده اید از فرو رفتن در آن از کشف سِرّهاى خدا که هر که تفتیش کند از آنها از تباه شدگانست
آگاه باشید به درستى که اگر شما واقف شوید بر آنچه مهیا فرموده ، پروردگار عزّوجلّ براى مطیعین از بندگانش در امروز هر آینه بازخواهید داشت خود را از آنچه در او هستید و شروع خواهید کرد در آنچه امر کردند شما را به آن .
گفتند یا امیرالمؤ منین علیه السلام و چیست آنکه آن را خداوند مهیا فرموده در این روز براى مطیعین خود ؟
پس حضرت نقل فرمود قصه آن لشکرى را که رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله به جهاد کفار فرستاده بود و دشمنان شب بر ایشان شبیخون زدند و آن شبى تاریک و سخت ظلمانى بود و مسلمانان در خواب بودند کسى از ایشان بیدار نبود جز زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه و قتادة بن نعمان و قیس بن عاصم منقرى که هر کدام در یک جانب ایشان بیدار و مشغول نماز و قرآن خواندن بودند دشمنان مسلمانان را تیرباران کردند و به واسطه تاریکى و ندیدن مسلمانان دشمنان را تا از آنها احتراز کنند نزدیک بود که هلاک شوند که ناگاه از دهان این چند نفر نورهایى ساطع شد که لشکرگاه مسلمانان را روشن کرده و سبب قوت و دلیرى ایشان شده پس شمشیر کشیده و دشمنان را کشته و زخمدار و اسیر نمودند و چون مراجعت نمودند و براى حضرت رسول صلى الله علیه و آله نقل کردند فرمود این نورها به جهت اعمال این برادران شما است در غره ماه شعبان .
پس یک یک آن اعمال را حضرت نقل کردند تا آنکه فرمودند چون روز اول شعبان مىشود پراکنده مىکند ابلیس لشکر خود را در اطراف زمین و آفاق آن و مىگوید به ایشان که سعى کنید در کشیدن بعضى از بندگان خدا را به سوى خود در این روز و به درستى که خداى عز و جل پراکنده مىکند ملائکه را در اطراف زمین و آفاق او و به ایشان مىفرماید براستى نگاه دارید بندگان مرا و ارشاد کنید ایشان را پس همه ایشان نیک بخت مىشوند به شما مگر آنکه امتناع و سرکشى کند پس به درستى که او از حد گذشته مىگردد در حزب ابلیس و جنود او به درستى که خداوند عز و جل چون روز اول ماه شعبان مىشود امر مىکند به درهاى بهشت پس باز مىشود و امر مىکند درخت طوبى را پس نزدیک مىکند شاخههاى خود را بر این دنیا آنگاه ندا مىکند منادى پروردگار عز و جل اى بندگان خدا این شاخههاى درخت طوبى است پس در آویزید به او که بلند کند شما را بسوى بهشت و این شاخههاى درخت زقوم است پس بترسید از او که نبرد شما را بسوى دوزخ رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود قسم به آنکه مرا به راستى به رسالت مبعوث نموده که هر که فرا گیرد درى از خیر و نیکى را در این روز پس به تحقیق که در آویخته به شاخهاى از شاخههاى درخت طوبى پس او کشاننده است او را بسوى بهشت و هر که فرا گیرد درى از شر را در امروز پس به تحقیق که در آویخته به شاخهاى از شاخههاى درخت زقوم پس آن کشاننده است او را بسوى آتش آنگاه فرمود رسول خدا صلى الله علیه و آله پس هر کس که نماز مستحبى کند امروز براى خدا پس در آویخته به شاخهاى از آن .
و هر که روزه گیرد در این روز پس به تحقیق که در آویخته به شاخهاى از آن و هر که صلح دهد میان زن و شوهرش یا پدر و فرزندش یا خویشاوندانش یا مرد و زن همسایهاش یا مرد و زن بیگانه پس به تحقیق که در آویخته از آن به شاخهاى و کسى که تخفیف دهد پریشانى را از طلبى که از او دارد یا کم کند از آن پس به تحقیق که در آویخته از آن به شاخهاى و کسى که نظر کند در حساب خود پس ببیند قرض کهنه را که صاحبش از آن مایوس شده پس ادا کند آن را پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از آن و کسى که کفالت کند یتیمى را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که باز دارد سفیهى را از عرض مؤمنى پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که بخواند قرآن یا چیزى از آن را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که یاد آرد خداى را و بشمرد نعمتهاى او را و شکر کند پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که عیادت کند مریضى را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که نیکى کند پدر و مادر خود یا یکى از آنها را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که پیش از این روز به غضب آورده بود ایشان را پس خوشنودشان کرد در این روز پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و هر که تشییع کند جنازه را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که تسلیت دهد در آن مصیبت زده را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و همچنین هر کسى که بجا آورد چیزى را از ابواب خیر در این روز پس به تحقیق درآویخته از آن به شاخهاى آنگاه فرمود رسول خدا صلى الله علیه و آله قسم به آنکه مرا به راستى به پیغمبرى مبعوث فرموده که هر کس که فراگیرد درى از شر و گناه را در این روز پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از شاخههاى درخت زقوم پس آن کشاننده است او را بسوى آتش آنگاه فرمود قسم به آنکه مرا براستى به پیغمبرى فرستاده که هر کس تقصیر کند در این روز نماز واجبى خود را و ضایع کند آن را پس به تحقیق که درآویخته از آن درخت به شاخهاى و هر کس که بیاید در نزد او فقیرى ضعیف که مىداند بدى حال او را و او قادر است بر تغییر حالش بدون آنکه ضررى به او برسد و کسى هم نیست از او نیابت کند و بنشیند به جاى او پس واگذارد او را که ضایع شود و هلاک گردد و دست او را نگیرد پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از آن و کسى که عذر خواهى کند از او بدکارى پس نپذیرد عذر او را آنگاه عقوبت نکند او را به قدر بدى او بلکه بیفزاید بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از آن و کسى که جدائى اندازد میان شوهرى با زنش یا پدر با فرزندش یا برادر با برادرش یا خویشى با خویشش یا میان دو همسایه یا میان دو رفیق یا دو خواهر پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که سخت بگیرد بر تنگدستى و حال آنکه مىداند تنگدستى او را پس بیفزاید بر غیظ او بلاى او پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که بر او دینى باشد پس منکر شود آن را بر صاحبش و تعدى کند بر او تا آنکه باطل کند دین او را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که جفا کند یتیمى را و آزار رساند او را و مال او را تباه کند پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از آن و کسى که داخل شود در عرض برادر مؤمن خود و وادارد مردم را بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از او و کسى که آوازهخوانى کند به قسمى از خوانندگى که برانگیزاند در آن خواندن بر معاصى پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از او و کسى که بنشیند بشمرد کارهاى قبیح خود را در جنگها و انواع ستم خود را بر بندگان خدا و افتخار کند بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از آن و کسى که همسایهاش مریض شده پس او را عیادت نکرد محض استخفاف به شان او پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از آن و کسى که همسایهاش مرد پس مشایعت نکرد جنازه او را به جهت خوار بودن او در نظرش پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که اعراض کند از مصیبت زده و جفا کند او را محض حقارت و کوچکى او در نزدش پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهاى و کسى که عاق کند پدر و مادر خود یا یکى از آن دو را پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از آن و کسى که پیش ایشان را عاق کرده بود و خوشنود نکرد ایشان را امروز و حال آنکه قدرت دارد بر آن
پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از آن و همچنین هر کس بکند کارى از سایر اقسام شر را پس به تحقیق که درآویخته به شاخهاى از آن و قسم به آنکه مرا به راستى به پیغمبرى فرستاده که درآویختگان به شاخههاى درخت طوبى بلند مىکند ایشان را آن شاخهها بسوى بهشت آنگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله نظر خود را به جانب آسمان انداخت اندکى و مىخندید و مسرور بود آنگاه نظر مبارک را به زیر انداخت بسوى زمین پس پیشانى مبارک را درهم کشید و روى مبارکش ترش شد .
آنگاه رو کرد به اصحاب خود و فرمود قسم به آنکه فرستاده محمد را براستى به پیغمبرى که دیدم به تحقیق درخت طوبى را که بلند مىشد و بلند مىکرد آنان که به او درآویخته بودند بسوى بهشت و دیدم بعضى از ایشان را که درآویخته بود به یک شاخه از آن و بعضى درآویخته بودند به دو شاخه از آن یا به چند شاخه بر حسب فراگرفتن ایشان مر طاعت را و به درستى که هر آینه مىبینم زید بن حارثه را که درآویخته به بیشتر شاخههاى از آن پس آن شاخهها بلند مىکند او را به اعلى علیین بهشت پس از این جهت خندیدم و خوشحال شدم پس نگاه کردم بسوى زمین پس قسم به آنکه مرا براستى به پیغمبرى فرستاده که دیدم درخت زقوم را که پایین مىرفت شاخههاى او و پایین مىبرد درآویختگان به او را بسوى دوزخ و دیدم پارهاى از ایشان را درآویخته به شاخهاى و دیدم پارهاى از ایشان که درآویخته به دو شاخه یا به چند شاخه بر حسب فراگرفتن او مر قبایح را و به درستى که هر آینه مىبینم بعضى از منافقین را که درآویخته به بیشتر شاخهاى او و آنها فرو مى برند او را به اَسفَلِ دَرَکات او پس از این جهت روى خود را تُرش کردم و پیشانى را درهم کشیدم
دست خط علی ع خط کوفی قران
فدات بشم مولا قربونت برم یا الله؟؟؟؟ چه عاشقان وشیفتگان مشهوری درجهان به تو دل بسته اند ویکی از انان نامش علی است که از نام مقدس الاعلی تو مشتق شده است
خطاطی صفات علی به شکل شیر که در میان علویان ترکیه مرسوم است.
محبت علی ع مانند سپری ما را از اتش دوزخ نگهداری میکند او تقسیم کننده بهشت ودوزخ است
او وصی حقیقی محمد مصطفی بود امامت او را انس وجن پذیرفتند
روزها فكر من این است و همه شب سخنم
كه چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از كجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟
به كجا میروم آخر ننمایی وطنم؟
ماندهام سخت عجب، كز چه سبب ساخت مرا؟
یا چه بودهست مراد وی از این ساختنم؟
خرّم آن روز كه پرواز كنم تا برِ دوست
به امید سر كویش، پَر و بالی بزنم
كیست آن گوش، كه او میشنود آوازم؟
یا كدامین كه سخن مینهد اندر دهنم
من به خود نامدم اینجا، كه به خود باز روم
آنكه آورد مرا، باز برد تا وطنم
مرغ باغ ملكوتم، نیم از عالم خاك
چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم
چیست از این خوبتر درهمه عالم کــــــار
دوست بر دوست رود یـــــار بر یــــــــــار
بنام مولا...برچسب : نویسنده : 24526a بازدید : 18