امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «هر کس سوره عنکبوت و سوره روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان تلاوت کند به خدا سوگند که او اهل بهشت است و هرگز کسی را از این سخن استثنا نمیکنم و ترس آن ندارم که خداوند بر سوگند من گناهی نویسد و بهراستی، این دو سوره را نزد خدا جایگاه رفیعی است
شب قدر
بنده حقیر شب قدر را در شب 23 رمضان جستجو میکنم چون این شب جهنی است
شب جُهَنی شب مبارکی است و فضیلت این شب در تعدادی از روایات و احادیث ذکر گردیده است، این شب، شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است که این شب محتمل به شب قدر نیز هست. شیخ صدوق (قدس الله نفسه الزکیه) در خصوص نامگذاری این شب به جُهنی گفته: این شب به نام یکی از اصحاب پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم) با نام عبدالله بن انیس الانصاری الجُهَنی نامگذاری شده و این نامگذاری پس از گفتگویی است که بین او و پیامبر اکرم صورت گرفته است. در خصوص این نامگذاری روایات و احادیث تاکید می کنند: شخصی به نام جُهنی به نزد پیامبر اکرم (صلّ الله علیه و آله و سلّم) شرف یاب گردید و خدمت آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله، من شتر و گوسفند و غلامانی در بیرون شهر دارم و بدین سبب نمی توانم هر روز به شهر آیم و در محضر مبارکتان به عبادت بپردازم. دوست می دارم شبی را از شبهای ماه مبارک رمضان به من معرفی فرمایید تا در آن شب به شهر آیم و به عبادت و راز و نیاز و اقامه نماز پردازم. پس پیامبر اکرم (صلّ الله علیه و آله و سلّم) او را نزد خویش خواند، در گوشش چیزی فرمود به طوریکه کسی از این صحبت آگاه نشد، از آن به بعد، آن شخص شبهای بیست و سوم ماه مبارک رمضان با خانواده و غلامان و حیوانات خویش به مدینه می آمد. از عبدالله بن بکیر به نقل از زراره از حضرت امام باقر یا حضرت امام صادق (علیهما السلام) نقل شده که فرمودند: از ایشان در خصوص شبهای ماه رمضان که غسل در آن مستحب است پرسیدم، ایشان فرمودند: شب نوزدهم و شب بیست و یکم و شب بیست و سوم. سپس فرمودند: شب بیست و سوم شب جُهنی است که به پیامبر(صلّ الله علیه و آله و سلّم) فرمود منزل من دور از شهر است، شبی را معرفی کنید تا برای عبادت به شهر آیم و پیامبر (صلّ الله علیه و آله و سلّم) شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان را معرفی نمودند.
جهنی لقب «عبد اللّه بن انیس انصاری» صحابی پیامبر صلّى اللّه عليه و آله است. وى به جهت دور بودن منزلش از مدینه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تقاضا كرد كه براى ورود به مدينه شبى را براى او معين كند. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله شب بيست و سوم ماه رمضان را تعيين كرد؛ از اين رو، اين شب به ليلة الجُهَنى» نام گرفت.
درشب جهنی شب 23 رمضان سوره عنکبوت وروم را تلاوت کردم انشالله که از اهل بهشت باشیم در این دو سوره هردو ایه اخرین این دو سوره به دو ایه ختم میشود که جای تامل وتدبر دارد
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ
کسانی که در راه ما تلاش بکنند ما انان را به راههای رسیدن به خود هدایت میکنییم
ایه اخر عنکبوت این است وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ هر کس برای رسیدن به ما تلاش کند ما او را به راه رسیدن به خود هدایت میکنییم واین با حدیث قدسی از انس بن مالک روایت است که می گویند: رسول الله صلی الله علیه وسلم در آنچه از پروردگار متعال نقل نموده، فرموده است که: الله متعال می فرماید: «إِذَا تَقَربَ العَبْدُ إلَيَّ شِبْراً تَقَربْتُ إِلَيْه ذِرَاعاً، وَإِذَا تَقَرَّبَ إلَيَّ ذِرَاعاً تَقَربْتُ مِنهُ بَاعاً، وِإذَا أتَانِي يَمشي أتَيْتُهُ هَرْوَلَةً»: «اگر بنده يک وجب به من نزديک شود، من يک ذراع (فاصله ی ساعد تا آرنج) به او نزديک می شوم و اگر يک ذراع به من نزديک گردد، من به اندازه ی يک باع (فاصله ی باز کردن دو دست) به او نزديک می شوم؛ اگر قدم زنان به سوی من بيايد، من دوان دوان به سويش می آیم». مطابقت دارد
یکی از ایاتی که در قران بسیار جای تامل دارد این ایه است برای رسیدن به خدا باید قدم اول را ما برداریم تا ناز خدا را نکشیم خداوند چهره نشان نمیدهد خداوند معشوقی است که عاشقان باید ناز او را بکشند تا چهره نشان بدهد مشتاق باشی مشتاق است فراموش کنی فراموش میکند یک رابطه دو طرفه است و ما میدانییم که خداوند دنیا را مثل یک معما درست کرده است وخدای تبارک وتعالی که مدبر وخالق هستی است خودش را در پرده ستر مستور کرده است فقط نشانه هایی به ما ادمهای جاهل ومغرور می فرستد شاید که این معمای هستی را بفهمیم وبه ان ایمان بیاوریم یکی از شرط های این معما همین ایه است هر چه این معما را بیشتر حل کنی یک پله به راه خدا که همان معرفت است نزدیکتر میشوی هر چه بیشتر تلاش کنی نشانه های بیشتری راههای بیشتری برای درک معمای هستی به تو نشان میدهد پس اولین قدم در زندگی این است که هدف داشته باشی وهدف تو این باشد که تا فرصت عمر داری به سوی خدا حرکت کنی فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ۖ معنی پرواز به سوی خدا مرگ نیست مرگ یک ملاقات است منظور فرار به سوی خدا حرکت وتلاش به سوی خداست واین وظیفه هر انسانی است در حدیث قدسی امده است یک ذرع به سوی من حرکت وتلاش کنی ای بنده من من دو ذرع به سوی تو می ایم یک وجب به سوی من بیایی من دو وجب به سوی تو می ایم این نشان میدهد همان طور که ما مشتاق خدای تبارک وتعالی هستیم او نیز مشتاق ما است فقط خواسته است که تنبل نباشیم به سوی خدا حرکت کنییم وشغل وتحصیلات هم ملاک نیست محمد ص یک بچه یتیم بود تا چهل سال تمام در بیرون از شهر مکه داخل غار حرا می رفت وخدای نیاکان خود ابراهیم را تسبیح وتقدیس کرد واز بت های مکه دوری کرد تا خداوند تبارک وتعالی به او چهره نشان داد خداوند به این اسانی چهره نشان نمی دهد علی ع از کودکی ع به خدای تبارک وتعالی ایمان اورد وهمواره قدم به قدم مطیع محمدص بود واز کودکی هیچ بتی را عبادت نکرد تا لقب کرم الله وجه نصیبش شد اهل سنت هرگاه نام علی ع میاید میگویند کرم الله وجه یعنی وجه وصورت گرامی که چشم به هم زدنی در مقابل غیر خدا تعظیم نکرد چون ابوبکر وعثمان وعمر بیشتر عمرشان را در بت پرستی سپری کردند انگاه به خدای محمد ایمان اوردند البته به پیروی از اجدادشان این مسیر اشتباه را رفتند ومحمد ص به پیروی از جدش ابراهیم بود که لحظه ای کافر نبوده است
در هر حال برگردیم به حدیث قدسی که خداوند فرمود
((مَن تَقَرَّبَ إلَیَّ شِبرا" تَقَرَّبـتُ إلَیهِ ذِرَاعا" وَ مَن تَقَرَّبَ إلَیَّ ذِرَاعا" تَقَرَّبتُ إِلَبهِ بَاعا" وَ من أَتَانِی مَشیا" أَتَیتُهُ هَروَلَهً )).۱
هر کسی یک وجب به من نزدیک شود، من یک ذراع(از آرنج تا نوک انگشتان برابر با سه وجب)به او نزدیک می شوم و هر کس یک ذراع به من نزدیک شود، من یک باع (به اندازه گشودن دو دست) به او نزدیک می شوم و هر کس آهسته [و معمول]به سوی من آید، من با هروله (حالتی بین دویدن و راه رفتن) به سوی او می آیم.
این حدیث قدسی به این نکته بسیار لطیف به زیبایی اشاره می کندهرکس در راه ما تلاش کند کوشش کند ما هم اورا به راه راست ومعرفت خود هدایت میکنیم
عنه صلى الله عليه و آله : قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ : ··· مَن تَقَرَّبَ إلَيَّ شِبرا تَقَرَّبتُ إلَيهِ ذِراعا ، و مَن تَقَرَّبَ إلَيَّ ذِراعا تَقَرَّبتُ إلَيهِ باعا ، و إذا أقبَلَ إلَيَّ يَمشي أقبَلتُ إلَيهِ اُهَروِلُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند عزّ و جلّ فرمود: ··· هر كه يك وجب به من نزديك شود، يك گز به او نزديك مى شوم و هر كه يك گز به من نزديك شود، يك رَش به او نزديك مى شوم و هر گاه قدم زنان سوى من بيايد، من دوان دوان سويش مى روم.
یک حدیث قدسی دیگر که همین امر را تایید میکند این است حدیث معروف قدسی آمده است:
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی
عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقَتَهُ قَتَلتَهُ وَ مَن قَتَلتَهُ فَعَلی دِیَتَهُ وَ مَن عَلی دِیَتَهُ فَاِنّا دِیَتُهُ.»
(خداوند فرمود): هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد و هر که مرا بیابد، مرا می شناسد و هر که مرا بشناسد، مرا دوست دارد و هر کسی مرا دوست بدارد، عاشقم می شود و هر که عاشقم بشود، عاشقش می شوم و هر کس را که عاشقش بشم، او را می کشم و هر کس را بکشم، دیه او به گردن من است و هر کس که به گردن من دیه دارد، من خودم دیه او هستم.
یک حدیث قدسی دیگر که از تمام علمای دنیای اسلام روایت شده حدیث قرب نوافل است که خداوند ایه والذین جاهدوا فینا را تایید میکند
هنگامی که پیامبر(ص) به معراج رفت، گفت: پروردگارا حال مؤمن نزد تو چگونه است؟ خدا فرمود: ای محمد، هرکه به یکی از دوستانم اهانت کند، آشکارا به جنگ من آمده است و من به یاری دوستانم از هر چیز شتابانترم. من در هیچ کاری بهاندازهی که درباره وفات مؤمن تردید دارم، تردید ندارم؛ زیرا او از مرگ بدش میآید و من از ناراحتی او بدم میآید؛ و بهراستی برخی از بندگان مؤمن هستند که جز توانگری، آنان را اصلاح نکند (و حالشان را نیکو نسازد) و اگر آنها را به حال دیگری را درآورم، نابود و هلاک میشوند؛ و برخی از بندگان مؤمن هستند که جز نداری و فقر، آنان را اصلاح نکند و اگر آنها را به حال دیگری برگردانم، هرآینه هلاک میشوند؛ و هیچیک از بندگانم به من تقرب نجوید با عملی که نزد من محبوبتر باشد از آنچه بر او واجب کردهام؛ و بهدرستی که بهوسیله نافله به من تقرب میجوید تا آنجا که من دوستش میدارم و چون دوستش دارم، آنگاه گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش میشوم که با آن میبیند و زبانش میگردم که با آن سخن میگوید و دستش میشوم که به آن میگیرد. اگر بخوانَدَم، اجابتش میکنم و اگر خواهشی از من کند، به او میدهم
وَمَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ، وَإِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ، وَلِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ، وَيَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا، إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ، وَإِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ.
ایه دومی که جای تامل دارد اخرین ایه سوره روم است
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ
انسان باید در دنیای مادی امروزی صبر داشته باشد ومطیع اوامر مولای خود خدای تبارک وتعالی باشد وانسانهای مادی که هیچ یقینی به اخرت نداند درما شک وتردید ایجاد نکنند ودل ما را خالی نکنند
واما در شب قدر دعای جوشن کبیر فراموش نشود اگر حال نداری صد بند این دعا رابخوانی حداقل ده بند ان را انتخاب کن وبا مولای خود نجوی کن وطلب عفو کن چون ذکر مولای ما شیرین تر از عسل است
1- یَا مَنْ لَهُ ذِکْرٌ لَایُنْسىٰ ، یَا مَنْ لَهُ نُورٌ لَایُطْفىٰ ، یَا مَنْ لَهُ نِعَمٌ لَاتُعَدُّ ، یَا مَنْ لَهُ مُلْکٌ لَایَزُولُ ، یَا مَنْ لَهُ ثَنَاءٌ لَایُحْصىٰ ، یَا مَنْ لَهُ جَلالٌ لَایُکَیَّفُ ، یَا مَنْ لَهُ کَمالٌ لَایُدْرَکُ ، یَا مَنْ لَهُ قَضاءٌ لَایُرَدُّ ، یَا مَنْ لَهُ صِفاتٌ لَاتُبَدَّلُ ، یَا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لَاتُغَیَّرُ.
ای آنکه یادی دارد فراموشنشدنی، ای آنکه نوری دارد خاموش نشدنی، ای آنکه عطایایی بخشیده ناشمردنی، ای آنکه فرمانرواییاش بیزوال است، ای آنکه ستایشش بیآمار است، ای آنکه شکوهش چگونگی نپذیرد، ای آنکه کمالی دارد درک ناشدنی، ای آنکه داوریاش بازگشت ناپذیر است، ای آنکه صفاتی دارد دگرگون ناپذیر، ای آنکه جلوههایی دارد غیر قابل تغییر.
2- یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِینَ ، یَا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاکِرِینَ ، یَا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحامِدِینَ ، یَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجاهٌ لِلْمُطِیعِینَ، یَا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبِینَ ، یَا مَنْ سَبِیلُهُ واضِحٌ لِلْمُنِیبِینَ ، یَا مَنْ آیاتُهُ بُرْهانٌ لِلنَّاظِرِینَ ، یَا مَنْ کِتابُهُ تَذْکِرَهٌ لِلْمُتَّقِینَ ، یَا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّائِعِینَ وَالْعاصِینَ ، یَا مَنْ رَحْمَتُهُ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ.
ای آنکه ذکرش برای ذاکران شرف است، ای آنکه شکرش برای شاکران رستگاری است، ای آنکه ستایشش برای ستایشگران عزّت است، ای آنکه طاعتش برای مطعیان مایه نجات است، ای آنکه درگاهش گشوده است به روی جویندگان، ای آنکه راهش برای توبهکاران هموار است، ای آنکه نشانههایش برای بینندگان دلیل قاطع است، ای آنکه کتابش برای پرواپیشگان مایه پند و یادآوری است، ای آنکه روزیاش همه مطیعان و گنهکاران را فراگیرد، ای آنکه رحمتش به نیکوکاران نزدیک است.
3- یَا مَنْ تَبارَکَ اسْمُهُ ، یَا مَنْ تَعالىٰ جَدُّهُ ، یَا مَنْ لَاإِلٰهَ غَیْرُهُ ، یَا مَنْ جَلَّ ثَناؤُهُ ، یَا مَنْ تَقَدَّسَتْ أَسْماؤُهُ ، یَا مَنْ یَدُومُ بَقاؤُهُ ، یَا مَنِ الْعَظَمَهُ بَهاؤُهُ ، یَا مَنِ الْکِبْرِیاءُ رِداؤُهُ ، یَا مَنْ لَاتُحْصىٰ آلاؤُهُ ، یَا مَنْ لَاتُعَدُّ نَعْماؤُهُ.
ای آنکه نامش خجسته است، ای آنکه عنایتش بس بلند است، ای آنکه معبودی جز او نیست، ای آنکه ستایشش والا است، ای آنکه نامهایش مقدس است، ای آنکه هستیاش پایدار است، ای آنکه بزرگی جلوه زیبایی اوست، ای آنکه بزرگمنشی پوشش اوست، ای آنکه عطاهایش در شمار نیاید، ای آنکه نعمتهایش شمرده نشود.
4- یَا مَنْ لَاشَرِیکَ لَهُ وَلَا وَزِیرَ ، یَا مَنْ لَاشَبِیهَ لَهُ وَلَا نَظِیرَ ، یَا خالِقَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ الْمُنِیرِ ، یَا مُغْنِىَ الْبائِسِ الْفَقِیرِ ، یَا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ ، یَا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبِیرِ ، یَا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیرِ ، یَا عِصْمَهَ الْخائِفِ الْمُسْتَجِیرِ ، یَا مَنْ هُوَ بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ ، یَا مَنْ هُوَ عَلىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ.
ای آنکه شریک و وزیری ندارد، ای آنکه مثل و مانندی ندارد، ای آفریننده خورشید و ماه تابان، ای بینیاز کننده درمانده تهیدست، ای روزی دهنده کودک خردسال، ای مهرورز بر پیر بزرگسال، ای پیونددهنده استخوان شکسته، ای پناه ترسان پناهجو، ای آنکه بر بندگانش آگاه و بیناست، ای آنکه بر هر چیز تواناست.
5- یَا مَنْ یَخْلُقُ ما یَشَاءُ ، یَا مَنْ یَفْعَلُ ما یَشَاءُ ، یَا مَنْ یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ ، یَا مَنْ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ ، یَا مَنْ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ ، یَا مَنْ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ ، یَا مَنْ یُعِزُّ مَنْ یَشَاءُ ، یَا مَنْ یُذِلُّ مَنْ یَشَاءُ ، یَا مَنْ یُصَوِّرُ فِى الْأَرْحامِ مَا یَشَاءُ ، یَا مَنْ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ.
ای آنکه هرچه خواهد آفریند، ای آنکه هرچه بخواهد بکند، ای آنکه هرکه را بخواهد راهنمایی کند، ای آنکه هرکه را بخواهد گمراه سازد، ای آنکه هرکه را بخواهد عذاب کند، ای آنکه هرکه را بخواهد بیامرزد، ای آنکه هرکه را بخواهد عزّت بخشد، ای آنکه هرکه را بخواهد خوار گرداند، ای آنکه در رحم مادران هرچه خواهد صورت بخشد، ای آنکه هرکه را بخواهد به رحمتش مخصوص گرداند.
6- یَا مَنْ عَلا فَقَهَرَ ، یَا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ ، یَا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ ، یَا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ ، یَا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ ، یَا مَنْ لَاتَحْوِیهِ الْفِکَرُ ، یَامَنْ لَایُدْرِکُهُ بَصَرٌ ، یَا مَنْ لَایَخْفىٰ عَلَیْهِ أَثَرٌ، یَا رازِقَ الْبَشَرِ ، یَا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ.
- ای آنکه فراتر رفت و چیره گشت، ای آنکه دارا گشت و توان یافت، ای آنکه نهان شد و آگاهی یافت، ای آنکه پرستش شد و ارج نهاد، ای آنکه نافرمانی شد و آمرزید، ای آنکه اندیشهها او را فرا نگیرد، ای آنکه دیدهای او را در نیابد، ای آنکه اثری بر او پوشیده نماند، ای روزیدهنده آدمیان، ای اندازه دهنده هر اندازه.
7- یَامَنْ لَا یَعْلَمُ الْغَیْبَ إِلّا هُوَ ، یَا مَنْ لَایَصْرِفُ السُّوءَ إِلّا هُوَ ، یَا مَنْ لَایَخْلُقُ الْخَلْقَ إِلّا هُوَ ، یَا مَنْ لَایَغْفِرُ الذَّنْبَ إِلّا هُوَ ، یَا مَنْ لَایُتِمُّ النِّعْمَهَ إِلّا هُوَ ، یَا مَنْ لَایُقَلِّبُ الْقُلُوبَ إِلّا هُوَ ، یَا مَنْ لَایُدَبِّرُ الْأَمْرَ إِلّا هُوَ ، یَا مَنْ لَایُنَزِّلُ الْغَیْثَ إِلّا هُوَ ، یَا مَنْ لَا یَبْسُطُ الرِّزْقَ إِلّا هُوَ ، یَا مَنْ لَایُحْیِى الْمَوْتىٰ إِلّا هُوَ.
ای آنکه جز او غیب نداند، ای آنکه برنگرداند بدی را جز او، ای آنکه آفریدگان را جز او نیافریند، ای آنکه گناه را جز او نیامرزد، ای آنکه نعمت را جز او کامل نکند، ای آنکه دلها را جز او دگرگون نکند، ای آنکه کارها را جز او تدبیر ننماید، ای آنکه باران را جز او فرو نبارد، ای آنکه روزی را جز او نگستراند، ای آنکه مردگان را جز او زنده نسازد.
8-یَا مَنْ عِلْمُهُ سابِقٌ ، یَا مَنْ وَعْدُهُ صادِقٌ ، یَا مَنْ لُطْفُهُ ظاهِرٌ ، یَا مَنْ أَمْرُهُ غالِبٌ ، یَا مَنْ کِتابُهُ مُحْکَمٌ ، یَا مَنْ قَضاؤُهُ کائِنٌ ، یَا مَنْ قُرْآنُهُ مَجِیدٌ ، یَا مَنْ مُلْکُهُ قَدِیمٌ ، یَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِیمٌ ، یَا مَنْ عَرْشُهُ عَظِیمٌ.
ای آنکه علمش پیش است، ای آنکه وعدهاش راست است، ای آنکه لطفش آشکار است، ای آنکه فرمانش چیره است، ای آنکه کتابش استوار است، ای آنکه حکمش شدنی است، ای آنکه قرآنش باشکوه است، ای آنکه فرمانرواییاش دیرین است، ای آنکه بخششش فراگیر است، ای آنکه پایگاهش بس بزرگ است.
9-یَا مَنْ لَایَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ ، یَا مَنْ لَایَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ ، یَا مَنْ لَایُلْهِیهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ ، یَا مَنْ لَایُغَلِّطُهُ سُؤالٌ عَنْ سُؤالٍ ، یَا مَنْ لَایَحْجُبُهُ شَىْءٌ عَنْ شَىْءٍ ، یَا مَنْ لَایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحِّینَ ، یَا مَنْ هُوَ غایَهُ مُرادِ الْمُرِیدِینَ ، یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهىٰ هِمَمِ الْعارِفِینَ ، یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهىٰ طَلَبِ الطَّالِبِینَ ، یَا مَنْ لَایَخْفىٰ عَلَیْهِ ذَرَّهٌ فِى الْعالَمِینَ.
ای آنکه شنیدنی از شنیدن دیگر بازش ندارد، ای آنکه کاری از کار دیگر منعش نکند، ای آنکه گفتاری از گفتار دیگر سرگرمش نکند، ای آنکه درخواستی از درخواست دیگر او را به اشتباه نیافکند، ای آنکه چیزی از چیز دیگر پردهاش نشود، ای آنکه اصرار اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد، ای آنکه آرمان واپسین جویندگان است، ای آنکه نهایت همّت عارفان است، ای آنکه پایان جستجوی جویندگان است، ای آنکه غباری در سراسر هستی بر او پوشیده نیست.
10- یَا حَلِیماً لَایَعْجَلُ ، یَا جَوَاداً لَایَبْخَلُ ، یَا صادِقاً لَا یُخْلِفُ ، یَا وَهَّاباً لَایَمَلُّ ، یَا قاهِراً لَایُغْلَبُ ، یَا عَظِیماً لَایُوصَفُ ، یَا عَدْلاً لَا یَحِیفُ ، یَا غَنِیّاً لَایَفْتَقِرُ ، یَا کَبِیراً لَایَصْغُرُ ، یَا حافِظاً لَایَغْفُلُ ، سُبْحانَکَ یَا لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ.
ای بردباری که شتاب نکند، ای بخشندهای که بخل نورزد، ای راستگویی که تخلّف نکند، ای عطاکنندهای که خستگی نپذیرد، ای چیرهای که شکستناپذیر است، ای بزرگی که به وصف در نیاید، ای دادگری که ستم ننماید، ای توانگری که نیازمند نشود، ای بزرگی که کوچک نگردد، ای نگهداری که غفلت ننماید، منزّهی تو ای که معبودی جز تو نیست، فریادرس، فریادرس، ما را از آتش رهایی بخش پروردگارا.
استاد فاطمی نیا فرمود در شب قدر سوره واقعه ویک سوره توحید با 7بار یا الله بگویید وحاجت بطلبید مجرب است ومارا دعا کنیید
بنام مولا...برچسب : نویسنده : 24526a بازدید : 11