شمارش معکوس عمر
اسفند
از همان ماه های خوبِ خدا که جان میدهند برای دل را به خیابان زدنهای بیهوا و قدم زدنهای طولانی...
اسفند عینِ پنجشنبه هاست . ..
که همیشه صدبار قشنگ تر از جمعه هاست !
اصلا از همون شروعش قشنگه
حس بوی بهار از پشت پنجره
اصلا همه ی مزه بهار به روزهای قبل از آمدنش است.
به بویش، به آفتابش که هنوز رمق ندارد.
خودش لطفی دارد و انتظار آمدنش لطفی دیگر.
اسفند را نباید دوید
اسفند را باید با کفشهاي کتانی، قدم زد!
پس روزهای رفته ي سال را ورق میزنم، چه خاطراتی که زنده نمیشوند و سهم یکسال دیگر هم یادش بخیر می شود.
کاش ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس خدا……
اسفند یعنی زمستان رفتنیست،
یعنی بهار، در راه است...
بخند تا بهاری که در راه است…
با شكوفه لبخند تو زیباتر شود
سپاس خدای تبارک وتعالی که به ما توفیق 322ماه معکوس عمر را عنایت فرمود
دود اگر بالا نشیند کسرشان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه اوبالاتر است
شصت وشاهدهردودعوی بزرگی میکنند
پس چراانگشت کوچک لایغ انگشتراست
آهن و فولاداز یک کوره میآیدبرون
آن یکی شمشیرگردددیگری نعل خراست
گرببینی ناکسان بالا نشینندصبرکن
روی دریا کف نشیند قعر دریاگوهراست
خداوند تنها یک زبان را میفهمد،
و آن زبان سکوت است.
وقتی که دعا در سکوت انجام شود،
همان مراقبه است.
و زمانی که مراقبه به سخن در آید، نیایش و دعا خواهد شد
اشو
تولدی_دیگر
آدمها فکر می کنند اگر یک بار
دیگر متولد شوند،
جور دیگری زندگی می کنند،
شاد و خوشبخت و کم اشتباه
خواهند بود.
فکر می کنند می توانند همه چیز
را از نو بسازند، محکم و بی نقص
اما حقیقت ندارد.
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی
کردن را داشتیم اگرقدرت_تغییر
کردن را داشتیم،
اگر آدمِ ساختن بودیم از همین
جایزندگیمان به بعد را
می ساختيم.
سعادتمندترین مردمان کسانی هستند که نیکوترین افکار را در سر دارند.
افکارِنیکو تنها در ضمیرهای حاصلخیز حیات مییابند.
آنان که تفریح را وسیله ای برای رشدِ اندیشه قرار می دهند،
آنان که به موسیقی غنی، کتاب خوب، نقاشی زیبا، نمایشنامه دیدنی، رفیق شفیق و گفتگوی نشاط بخش، عشق میورزند چه کسانی هستند؟
ایشان سعادتمندترین مردمان جهان اند؛
آنها نه تنها خود سعادتمندند،
بلکه دلیل سعادت دیگران نیز هستند.
نسخه های زندگی:
زندگی به همین آسانی میگذرد
ابرهای آسمان زندگی
گاهی میبارد گاهی هم صاف
بدون ابر بدون بارندگی.
هر جور که باشی میگذرد
لحظه ها را دریاب...
عشق چنانكه شما را تاج بر سر مینهد، به صليب نيز میكشد.
و چنانكه شما را میرويانَد، شاخ و برگ شما را هرس میکند.
و چنانكه تا بلندای درخت وجودتان بالا میرود و ظريفترين شاخههای شما را كه در آفتاب میرقصند، نوازش میكند.
همچنين تا عميقترين ريشه های شما پايين میرود و آنها را كه به زمين چسبيدهاند تكان میدهد.
عشق، شما را چون خوشههای گندم دسته میکند، آنگاه شما را به خرمنكوب از پردهی خوشه بيرون میآورَد، و سپس به غربال باد دانه را از كاه میرهاند، و به گردش آسياب میسپارد تا آرد سپيد از آن بيرون آيد. سپس شما را خمير میكند تا نرم و انعطافپذير شويد.
و بعد از آن شما را بر آتش مینهد تا برای ضيافت مقدس خداوند نان مقدس شويد.
عشق با شما چنين رفتارها میكند تا به اسرار قلب خود معرفت يابيد، و بدين معرفت با قلب زندگی پيوند كنيد و جزيی از آن شويد.
گر شما عاشقيد و آرزويی میجوييد:
آرزو كنيد كه ذوب شويد و همچون جويباری باشيد كه با شتاب میرود و برای شب آواز میخوانَد.
آرزو كنيد كه رنج بيش از حد مهربان بودن را تجربه كنيد.
آرزو كنيد كه زخم خوردهی فهم خود از عشق باشيد و خون شما به رغبت و شادی بر خاك ريزد.
آرزو كنيد سپيدهدم برخيزيد و بالهای قلبتان را بگشاييد.
و سپاس گوييد كه يك روز ديگر از حيات عشق به شما عطا شده است.
آرزو كنيد كه هنگام ظهر بياراميد و به وجد و هيجان عشق بيانديشيد.
آرزو كنيد كه شبهنگام به دلی حقشناس و پرسپاس به خانه بازآييد، و به خواب رويد. با دعايي در دل برای معشوق و آوازی بر لب در ستايش او.
کسی که همیشه همرنگ جماعت میشود
معمولا فراتر از آنها پیش نمیرود !
کسانی که تنها ، مسیری را طی میکنند
احتمالا به جاهایی میروند که
کسی قبلا در آنجا نبوده است !
یکدیگر را دوست بدارید،اما از عشق زندانی برای یکدیگر نسازید... پیمانه های یکدیگر را پر کنید،اما از یک پیمانه ننوشید..... از نان خود به یکدیگر ارزانی کنید،اما از یک قرص نان نخورید... با هم بخوانید و برقصید و شادکام باشید،اما به حریم تنهایی یکدیگر تجاوز نکنید
هر زمان که عشق اشارتی به شما کرد در پی او بشتابید ، هرچند راه سخت و ناهموار باشد.
و هر زمان بالهای عشق شما را در بر گرفت خود را به او بسپارید ، هر چند که تیغهای پنهان در بال و پرش ممکن است شما را مجروح کند.
و هر زمان عشق با شما سخن گوید او را باور کنید ، هرچند او رویاهای شما را چون باد مغرب درهم کوبد و باغ شما را خزان کند. زیرا عشق چنانکه شما را تاج بر سر مینهد به صلیب نیز میکشد.
و چنانکه شما را میرویاند شاخ و برگ شما را هرس میکند
و چنانکه تا بلندای درخت وجودتان بالا میرود و ظریفترین شاخه های شما را که در آفتاب می رقصند نوازش میکند.
همچنین تا عمیقترین ریشههای شما پایین میرود و آنها را که به زمین چسبیدهاند تکان میدهد.
عشق شما را چون خوشههای گندم دسته میکند.
آنگاه شما را به خرمن کوب از پرده خوشه بیرون میآرود.
و سپس به غربال باد دانه را از کاه میرهاند.
و به گردش آسیاب می سپارد تا آرد سپید از آن بیرون آید.
سپس شما را خمیر میکند تا نرم و انعطاف پذیر شوید ، و بعد از آن شما را بر آتش مقدس مینهد تا برای ضیافت مقدس خداوند نان مقدس شوید.
عشق با شما چنین رفتار میکند تا به اسرار قلب خود معرفت یابید و بدین معرفت با قلب زندگی پیوند کنید و جزیی از آن شوید.
چون عاشقی آمد، سزاوار نباشد این گفتار که: خدا در قلب من است،
شایستهتر آنکه گفته آید: من در قلب خداوندم
ما را در سایت بنام مولا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 24526a بازدید : 36